امی گراهام و پاسی سالبرگ*

برگردان: از عبدالرحمان ایران‌نژاد

تقدیم به: روانشاد دکتر ابوالحسن خانعلی، معلم و نویسنده ای که در ۲۹ سالگی، در روز ۱۲ اردیبهشت ۱۳۴۰، در تجمع اعتراض‌آمیز معلمان، در میدان بهارستان، با گلوله اسلحه رئیس کلانتری بهارستان، سرگرد ناصر شهرستانی، کشته شد. معلمی با هوش و استعداد سرشار که از مقطع ابتدایی تا دیپلم را در مدت فقط چهار سال به اتمام رساند؛ در طول زندگی کوتاه خود از هر کوششی در راه اعتلای فرهنگ، آموزش و پرورش و احقاق حقوق معلمان دریغ نکرد و بیشتر حقوق ماهیانه خود را به نیازمندان و یتیمان بخشید.

به دلیل گسترش کووید – ۱۹ در سرتاسر جهان، درب کلاس‌های درسی و آموزش، به روی بیش از یک بیلیون(میلیارد)، مردم جوان بسته شده است. حتی در استرالیا که تعداد زیادی از مدارس باز است، بسیاری از والدین فرزندانشان را در خانه نگه داشته‌اند. بعضی مدارس غیر دولتی استرالیا، پیش‌تر، مدارس را بسته و کلاس‌های آموزشی را آنلاین کرده‌اند. ایالت‌های ویکتوریا، استرالیای جنوبی و تاسمانیا، ترم‌های تحصیلی را زودتر به پایان رسانده‌اند تا معلم‌ها بتوانند در ترم دوم، خود را برای تدریس آنلاین آماده کنند. ایالت کویینزلند مدارس را بسته و کلاس‌های درسی را آنلاین کرده است.

آموزش آنلاین برای بعضی از بچه‌ها مقداری ناراحتی ایجاد خواهد کرد. بی‌بهره بودنِ آموزش برخی دیگر را چند برابر خواهد کرد.

آمار نشان می‌دهد که ۸۷% استرالیایی‌ها می‌توانند به اینترنت خانگی دسترسی داشته باشند. اما در جوامع محروم استرالیا ۶۸% بچه‌های بین ۵ تا ۱۴ ساله در مقایسه با ۹۱% دانش آموزانی که در مناطق بهره‌مند زندگی می‌کنند، دسترسی به اینترنت خانگی دارند. در وضعیت کنونی، دانش‌آموزانی که پهنای باند نامحدودی از اینترنت در خانه دارند ممکن است کارشان را به خوبی انجام دهند. اما دانش‌آموزانی که در مناطق دور افتاده زندگی می‌کنند و اینترنت‌شان قطع و وصل می‌شود و سریع نیست یا به اندازه کافی برای آموزش آنلاین سازگار نیست و آنهایی که در خانواده‌های پر تعداد زندگی می‌کنند و از وسایل دیجیتالی محدودی به طور مشترک استفاده می‌کنند ممکن است از آموزش عقب بمانند.

وقتی شما استرس‌های خانوادگی مانند بیکاری ناگهانی والدین، دل‌شوره‌های فوق‌العاده وکم‌تجربگی آنها در پشتیبانی آموزش فرزندانشان را به کمبود‌ها و نارسائی‌های بالا اضافه کنید، نتایج آموزش برای بچه‌های آسیب‌پذیر، به طور قطع، در سطح پائینی خواهد بود.

پرفسور Vaille Dawson از دانشگاه استرالیای غربی ( Western Australia ) به ما گفت: ” تعداد زیادی از خبرگان در مورد تشدید عدم مساوات آموزشی نگرانند. حتی زمانی که بعضی دانش آموزان، در مدرسه هستند استفاده از وای فای ( wi – fi ) برای آنها فقط در دفتر مدیر مدرسه امکان پذیر است. نتیجه آموزش آن گروه بچه‌هایی که قبلا از مدرسه جدا شده‌اند و در شبکه اینترنت نیستند یا جزو خانواده‌های آسیب‌پذیر هستند، ممکن است غیر قابل جبران باشد. ”

ما در حال هدایت یک پروژه پژوهشی پاینده در مورد رشد دیجیتالی استرالیا بودیم تا بفهمیم کاربرد گسترده رسانه و تکنولوژی دیجیتالی چگونه در بهبود، سلامتی و یادگیری بچه‌های استرالیا موثر است. اولین یافته‌های ما که هنوز منتشر نشده تحت عنوان دیتای ۲۰۱۹ تایید می‌کند که معلم‌ها و مدیران مدارس، فقر خانوادگی را فاکتور کلیدی در عدم دسترسی دانش‌آموزان به تکنولوژی آموزشی می‌دانند. بیش از ۸۰% معلمان معتقدند مسائل اجتماعی – اقتصادی دانش‌آموزان در دسترسی آنان به تکنولوژی آموزشی موثر است. و یک سوم معلمان، به طور مستقیم، شاهد بودند بچه‌هایی که در نداری زندگی می‌کردند، در مقایسه با هم کلاسی‌های مرفه‌شان دسترسی کمتری به تکنولوژی داشتند.

وقتی محیط آموزشی دیجیتال گزینه اصلی برای تحصیل باشد احتمال دارد وضعیت خیلی بدتر شود. گر چه شاید ایده‌آلیستی قلمداد شود اما ما قبل از هل دادن تمام دانش‌آموزان به آموزش دیجیتالی، تقسیم امکانات دیجیتالی موجود را خاطر نشان کردیم. پس ما چه کار می‌توانیم بکنیم؟ نابرابری در آموزش استرالیا رو به افزایش است. طبق گزارش سازمان همکاری اقتصادی و توسعه ( OECD ) و صندوق اضطراری بین‌المللی کودکان سازمان ملل متحد ( UNISEF ) ، رفتار سیستم آموزشی مدارس استرالیا با بچه‌ها منصفانه نیست.

زبان بازی سیاسی تا به امروز در تشخیص بی‌عدالتی‌های آموزشی به ویژه در جوامع محروم و در حق تعداد زیادی از دانش‌آموزان که در مناطق دوردست کشور زندگی می‌کنند، شکست خورده است. پذیرش اینکه تمام بچه‌ها بتوانند از آموزش دیجیتالی، در خانه بهره‌مند شوند، به طور طبیعی امتیاز دادن به ثروتمندان و محافظت از آموزش طبقاتی است. ما شاهد یک تجربه اجتماعی جهانی عظیم با بچه‌ها و اینکه آنها چه رفتاری در مقابل این روش آموزشی جدید نشان می‌دهند هستیم. حکومت‌ها باید، هر چه زودتر، اثر نامناسب آموزش آنلاین بی‌برنامه‌شان بر روی توده‌ها را کاهش دهند.

با تصور اینکه دانش‌آموزان به این زودی به مدرسه بر نخواهند گشت باید دخالت‌های ویژه‌ای برای بهره‌مند کردن خانواده‌های نیازمند انجام پذیرد. بعضی دپارتمان‌ها تعهد کرده‌اند با فرستادن وسائل آموزشی و ارائه حداقل کارکنان آموزشی لازم از دانش‌آموزان آسیب‌پذیر پشتیبانی کنند. روش دیگر ممکن است یک سیستم ثبت نامی از بچه‌های نیازمند به کامپیوتر و وسایل دیجیتالی باشد تا آنها را قادر به مطالعه در خانه بکند.

مقام‌های آموزشی همچنین می‌توانند در مورد گذراندن واحدهای درسی مورد نیاز سخت‌گیری نکنند و به والدین اختیار گذراندن وقت فرزندانشان را برای آموزشی جایگزین مانند موسیقی، فعالیتهای جسمانی، بازی در محیط باز، در مواقع ممکن بدهند که می‌توانند برای یادگیری بچه‌ها همانند مطالعه آنلاین در خانه، آموزشی و مفید باشند.

از دیدگاه ” ما ” به جای ” من “، ما به آرامی، بهترین روش را برای سازگاری با کووید – ۱۹ یاد می‌گیریم. بعضی مدارس در آماده‌سازی آموزش بچه‌ها از طریق آنلاین به جای حضور در مدارس، از مرحله بسیار پرت هستند. مدارس ما این فرصت را دارند که منابع، راهکارهای آموزشی و مواد آموزشی را برای پشتیبانی از آموزش تمام دانش‌آموزان، بدون توجه به بخش‌های آموزشی، زمینه‌های اجتماعی یا اقتصادی یا مکان به طور شفاف سهمیه‌بندی کنند.

آنچه که حکومت‌ها نباید انجام بدهند اینست که وضعیت را سخت‌تر از این نکنند. آنها به والدین و معلمان نباید بگویند که در عوض از دست دادن سه یا چهار ماه زمان آموزش و امتحان‌ها در مدرسه و بی‌ارزش کردن آن زمان، باید تمام آن زمان از دست رفته را در یک ماه، با آموزش فشرده جبران کنند. در عوض این وضعیتی که کووید – ۱۹ باعث شده می‌تواند فرصتی برای هموار کردن زمینه اصلاح تفکر حکومت‌ها باشد تا در باره چگونگی طراحی یک آموزش منصفانه درس عبرت بگیرند.

* خانم امی گراهام از استادان دانشگاه آریزونا و آقای پاسی سالبرگ استاد دانشگاه، نویسنده و مدرس تربیت معلم از کشور فنلاند.

منتشر شده در وبگاه “The Conversation” ، 26 مارس 2020