به مناسبت روز جهانی ریشهکنی فقر
وقتی کلمه فقر را میشنویم چه چیزی به فکرمان میرسد؟
آدمهایی با لباسهای پاره؟ در حال مرگ از گرسنگی؟ کارتنخوابها؟
براساس آمار وزارت رفاه، در سال 98 یک سوم جمعیت ایران زیر خط فقر زندگی میکردند. این میزان با توجه به وضعیت اقتصادی، مطمئنا به ارقام بالاتری رسیده است. اما آیا یک نفر از هر سه نفری که دور و برمان میبینیم شبیه تصور ما از فقیر بودن هستند؟ مطمئنا نه!
متاسفانه بسیاری از فعالین اجتماعی بارها با مصائب ناشی از این تصویر اشتباه روبرو شدهاند، مثلا زمانی که حامیان مالی انتظار دیدن چنین آدمهایی را داشتهاند، یا وقتی بیمارستانها از مهاجرین افغانستانی پول هنگفتی طلب کردهاند که اینها «دارند».
بیایید با هم به تعریف فقر نگاهی بیاندازیم: فقر را برآورده نشدن نیازهای اساسی بشر به اندازه کافی میدانند. امروزه خوراک، پوشاک، مسکن، بهداشت و درمان، آموزش، نقل و انتقال، تشکیل خانواده، ورزش و اوقات فراغت، نیازهای اساسی بشر خوانده میشوند. سوال در «به اندازه کافی» است. چه مقدار کافی شمرده میشود؟ هر کشوری معیارهایی برای این اندازهگیری دارد و با معیارهای حداقلی دولت ایران ما به خط فقری که گفتیم رسیدهایم. در واقع شخص میتواند فقیر باشد چون خوراک مقوی و کافی نمیخورد، از امکانات آموزشی و درمانی محروم است، در خانه بسیار کوچک و ناسالمی در حاشیه شهر زندگی میکند، امکان تشکیل خانواده، ورزش کردن و یا فراغت داشتن را هم ندارد، اما مرتب و مناسب لباس میپوشد چون نمیخواهد جلب ترحم کند.
تصویر فقر باید در ذهن ما اصلاح شود تا بتوانیم به درستی برای پایان دادن به آن مبارزه کنیم. تصاویر کودکان پابرهنه به خط شده برای دریافت کمک باید پایان پذیرد تا بتوانیم در کنار هم برای اتمام فقر تلاش کنیم.
فردا روز جهانی ریشهکنی فقر است.