جعفر ابراهیمی
در بین نظریهپردازان جامعهشناسی نوین و علوم تربیتی یک بحث جدی، ابعاد ایدئولوژیک نظام آموزشی است. نظریهپردازان تعلیم و تربیت انتقادی با نقد و واکاوی محتوای آموزشی و برنامهی درسی نشان میدهند که نظام آموزشی متاثر از ایدئولوژی طبقه مسلط چگونه به دنبال بازتولید اجتماعی و فرهنگی طبقه حاکم است و چگونه شکل خاصی از زندگی نابرابر را نرمالیزه و عادی جلوه میدهد و پایههای ایدئولوژیک خود را محکم و ارزشهای خود را درونی میکند. برای این منظور منتقدان باید با مطالعات میدانی و تحقیقات تجربی در مقابل مدافعان وضع موجود و نظریهپردازان محافظهکار و سنتی، آرای خود را بر پایههای علمی تثبیت نمایند تا بتوانند ماهیت سرکوبگر مدرسه و نظام آموزشی را افشا و مسیر آموزش رهاییبخش را نشان دهند و از امکانهای ممکن برای زیستی متفاوت سخن به میان آورند.
اما مولفههای ایدئولوژیک در نظام آموزشی ایران، به حدی در اهداف نظام آموزشی واضح است که برخی پژوهشگران ایدئولوژیک بودن آن را پیشفرض میگیرند. یکی از ابعاد ایدئولوژیک بودن در ساختار تربیت معلم و گزینش است. کافی است شما نگاهی به محتوای سوالات گزینش بیاندازید تا این وجه بارز و آشکار را ملاحظه کنید.. به عنوان نمونه محور سوالات گزینش شهرستانهای استان تهران در اردیبهشت ۱۴۰۰ به شرح زیر بوده است :
معرفی کامل و اعضای خانواده
آدرس و شماره تلفن
چه سالی دیپلم و کارشناسی و ارشد گرفتی؟
وظیفه خبرگان چیست؟
وظیفه شورای نگهبان چیست؟
پرسش در مورد شهید مطهری و روز شهادت و آثارش
ویژگی دوست خوب چیست؟
آیا در نماز جمعه شرکت میکنید؟
نظرت خود را در مورد حجاب بگویید؟
چگونه با خدا ارتباط برقرار میکنید؟
در چه مراسمات مذهبی و اجتماعی شرکت میکنید؟
کفاره روزه خوردن عمدی چیست؟
نجاسات کدامند؟
ذکر سومین رکعت نماز را بگویید.
ذکر رکوع و سجده را بخوانید.
تشهد و سلام را بخوانید.
صفحه … قرآن و باز کنید و بخوانید.
فرق مرجع تقلید با ولایت فقیه چیست؟
وظایف قوه قضائیه را بنویسید.
وظیفه رهبری چیست؟
وظیفه جوانان در قبال رهبری چیست؟
اتصال به نماز جماعت چگونه است؟
غسل واجب بانوان را توضیح دهید.
حکم نماز و روزه بانوان در زمان حیض چیست؟
پوشش و آرایش شما در چه حدی است؟
آیا تا حالا نمازت قضا شده است ؟ اگر شده چه زمانی قضایش را خواندید؟
اگر رکوع رو فراموش کنید چه میکنید؟
چه برنامههایی در گویشی خود دارید؟
با چه دعایی مانوس هستید ، یه قسمتهایی را بخوانید.
آخرین بار کی در نماز جمعه شرکت کردید؟
آخرین راهپیمایی و مسیرش را بگویید؟
عضو بسیج هستید؟ مشخصات پایگاه و فرماندهاش و آخرین برنامهای که شرکت کردید را بنویسید؟
این تنها گوشهای از وجه ایدئولوژیک نظام آموزشی است و البته برای معلمان و دانشآموزان و کسانی که از نزدیک در بطن نظام آموزشی عمومی ایران هستند این مساله جای تعجب ندارد و پیامدهای منفی این شکل از گزینش معلمان برای نظام آموزشی و جامعه بر همگان آشکار است اما تعجب آنجایی است که اکثر صاحبان کرسیهای استادی فلسفه تعلیم و تربیت در دانشگاهها که خود را صاحبنظر هم میدانند بعد ایدئولوژیک نظام آموزشی را نقد نمیکنند و برخی در اظهارنظرهایی که بیشتر شبیه طنز است از نظام آموزشی ایران به عنوان بدیل نظام آموزشی مبتنی بر بازار و آموزههای نئولیبرالیسم یاد میکنند! طنز بیشتر ماجرا آنجاست که تعدادی از این اساتید در معرفی حوزه علاقه و مطالعات خود را پداگوژی_آموزشی قید میکنند.
اساتید محترمی! که احتمالا یک بار هم مسیرشان به یک مدرسه عادی دولتی نیافتاده است و اگر برای پر کردن رزومه خود نیاز به پژوهشی داشتهاند دانشجویان بدون مزد را روانه مدرسه کردهاند و در پژوهشهای کمی و آماری خود اغلب دنبال یافتن ارتباط یا همبستگی متغیرهایی بودند/هستند که اصلا ربطی به مسایل روز مدرسه، معلمان و دانشآموزان ندارد. برای تایید یا رد این ادعا میتوان به صفحه شخصی این اساتید سر زد و رزومه بلند بالایشان را وارسی نمود. دریغ از یک رویکرد انتقادی به ساختار ایدئولوژیک نظام آموزشی.
البته جای تعجب ندارد همانطور که معلمان فاقد بینش و تفکر انتقادی که خود به عامل بازتولید نابرابری از طریق نظام آموزشی میشوند و بدون مقاومت مانند ربات و بر اساس آییننامهها و بخشنامهها عمل میکنند و فاقد هر نوع خلاقیت هستند، این اساتید نیز در سطح آکادمی وضع موجود را تایید و تثبیت میکنند اما فرق معلمان با این صاحبنظران فلسفه آموزش و پرورش در این است که ژست تئوریپرداز آن هم از جنس انتقادی به خود نمیگیرند و با خود انواع و اقسام عنوانها را یدک نمیکشند.